اخبار

گزارش/ روایت نیم قرن عاشقی در زیر زمین

سمنان

۱۴۰۰/۰۳/۳۰

خلاصه خبر

داستان زندگی انسان‌های زیادی را شنیده ایم که در پیچ و تاب زندگی کم نیاورده و به مسیر و هدف اصلی خود ادامه داه اند، اما در این بین داستان زندگی خاله شهربانو و میراثی که از آن حفاظت و آن را زنده نگه داشته است، یک داستان معمولی نیست، بلکه روایتی از نیم قرن عشق و عاشقی در یک زیرزمین است که به جرأت می‌توان گفت کارگاه کوچک مشاغل خانگی او در زیر زمین خانه اش، میراثی ارزشمند به حساب می آید.


متن کامل خبر

شهرستان سرخه در استان سمنان یکی از قطب‌های تولید صنایع دستی و بافندگی و همچنین پیشتاز توسعه مشاغل خانگی در استان به شمار می‌آید که میراث اصیل و ارزشمند آن را می‌توان در زیرزمین خانه استیجاری خاله شهربانو پیدا کرد.

"جولکین پلاس" یا " پلاس" یکی از صنایع دستی و بافندگی معروف شهرستان سرخه است که توسط خاله شهربانو به عنوان یک میراث اصیل حفظ شده است، این محصول با تکه‌های پارچه‌های رنگارنگ و با دستان هنرمند و سختکوش خاله شهربانو بافته می‌شود و به عنوان زیرانداز، زیلو، فرش و… استفاده می‌شود، شهربانو کلامی که در بین مردم شهر سرخه به خاله شهربانو معروف است با حدود ۷۰ سال سن بیش از ۵۰ - ۶۰ سال با دستگاه بافندگی که از مادرش به ارث برده است در زیر زمین خانه استیجاری خود که به کارگاه خاله شهربانو معروف است مشغول به بافتن پلاس است.
داستان زندگی اش پر بود از تکه تکه پارچه رنگارنگ و رج به رج دار قالی اش حکایت روزهایی بود که جوانی خود را پشت دستگاه بافندگی ارث مادری اش و در زیر زمین خانه اش پیر کرده بود
.
رابط ما و به نوعی مدیر برنامه‌های خاله شهربانو پسر بزرگ او به نام آقای محسن وطنی است، او در وصف مادرش می‌گوید: تنها کسی که در سرخه به صورت سنتی کار صنایع دستی و بافندگی انجام می‌دهد مادرم است، اخیراً یکی از خانم‌های سرخه ای که پیش مادرم آموزش دیده، به صورت مکانیزه و با کمک دستگاه‌های پیشرفته در سرخه جولکین پلاس می بافد
.
هماهنگی‌های لازم از طرف پسر بزرگ خاله شهربانو انجام شد و حوالی ساعت ده بعد از پرس و جو از همسایه‌ها، منزل خاله شهربانو را پیدا کردیم، خیلی زودتر از رسیدن ما کارش را آغاز کرده بود، در حیاط خانه قدیمی و باصفایش و بر روی فرشی که روی بالکن پهن شده بود در حال نخ کردن دوک‌ها و قرقره‌ها بود، خیلی ما رو منتظر نگذاشت و ما را به کارگاه سنتی خودش در زیرزمین دعوت کرد
.
یکی از پاهایش را به خاطر درد زیاد با دستمالی سفید بسته بود و به شوخی به ما گفت: "من با این پا و کمر به خاطر شما حاضرم کار انجام بدهم، خیلی با احتیاط وارد زیرزمینی شدیم که کارگاه بافندگی خاله شهربانو بود، یکی از همان جولکین پلاس‌هایی که خودش بافته بود را روی پله‌های خاکی و گلی کارگاه پهن کرد تا ما روی آن بنشینیم، و گفت "کسی که از اینها خرید نمی‌کنه، حداقل شما استفاده کنید"، خیلی نگران خاکی شدن لباس‌های ما بود
.
خودش هم به طور دقیق نمی‌دانست که چندسال است که این کار را انجام می‌دهد، می‌گفت: "حدوداً ۵۰ تا ۶۰ سال است، از زمانی که دختر بودم و در خانه مادرم بودم، کنار مادرم این هنر را یاد گرفتم و این کار را آغاز کردم، مادرم روزها برای کار کردن بیرون می‌رفت، ما هم ۷ تا خواهر و برادر بودیم، هم به مادرم کمک می‌کردم زمانی که مادرم برای کار کردن به خانه دیگران می‌رفت، من هم از آب انبار معروف سرخه برای حوض خانه‌ها آب می‌بردم و در حوض خانه‌ها می‌ریختم، و هم در خانه خودمان، خانه داری می‌کردم، تقریباً در سن ۲۰ سالگی ازدواج کردم و در سن ۲۱ سالگی صاحب فرزند دختر شدم، هنوز در خانه مادرم زندگی می‌کردیم که دخترم در سن ۱۳ سالگی ازدواج کرد و به ۲۰ سالگی نرسید بیمار شد و عمرش را از دست داد و دو بچه یتیم برای من یادگار گذاشت."
تکه‌های زندگیش برعکس تکه‌های پارچه‌ای که برای بافتن استفاده می‌کرد، رنگارنگ نبود، می‌گفت: "روزهای اول زندگی بسیار سخت و دشواری داشتم و پس از فوت دخترم، کم کم به خانه خودم آمدم و تقریباً
۴۰ سال پیش در همین انباری و با کمک یکی از خانم‌های سرخه ای که به او زندایی می‌گفتیم یک چاله‌ای حفر کردیم و دستگاه سنتی بافت جولکین پلاس را راه انداختم و شب‌ها تا صبح زمانی که بچه‌ها و همسرم در پشت بام خواب بودند، من در این زیرزمین کار بافندگی صنایع دستی را انجام می‌دادم، همه جوانی خودم را در این زیرزمین پای این دار و دستگاه بافندگی پیر کردم، او این جمله را با لهجه سرخه ای هم گفت: "جوانی پیر از اینها کردم".

گزارش از: مسعود محقق